نکات پرس ـ محمد امین/ سعید مرتضوی نام آشنایی است نامی که از دهه 70 خیلی خوب بر زبان ها افتاده همان قاضی جوان که یک شبه جرات کرد و طومار رسانههای بسیاری را در هم پیچد، همان دادستان دیروز که سرسختانه در مقابل فتنه 88 ایستاد و رئیس پر حاشیه سازمان تامین اجتماعی ...
این روزها اما آقا سعید گویا مصداق ابن بیت شده که " بهرام که گورمیگرفت همه عمر/ دیدیکه چگونهگور بهرامگرفت"
البته تحقیق و تفحص مجلس ازسوی افراد شاخص و تابلو دار سیاسی که جزء مخالفان سر سخت اصولگرایان و احمدی نژاد به حساب می آیند صورت پذیرفته است و همین امر موجب شده تا بسیاری با دیده تردید به این گزارش بنگرند...
همچنین بسیاری از موارد اتهامی در چارچوب وظایف سازمان تامین اجتماعی تعریف شده و روندی خلاف قانون به حساب نمیآید به عنوان مثال با توجه به حوزه نمایندگان مجلس طبیعی است که بسیاری از افراد برای حل مشکلات خود به این نمایندگان رجوع می کنند و این نمایندگان بر طبق سنت هایی که از گذشته مرسوم بوده با جذب سرمایه هایی از نهادهای دولتی می کوشیدند مشکلات برخی را مستقیما حل کنند یا آنکه دادن اگهی به مطبوعات امری عادی محسوب می شود و... با این وجود هستند ادعای تخلفاتی که باید به صورت جدی بررسی شوند.
اجازه بدهید با ذکر روایتی از سیره زندگی مولای متقیان تکلیف خودمان را با امثال تخلفات احتمالی(در صورت اثبات) روشن کنیم؛ «ابو رافع» کلیددار بیت المال گردنبندی را به قید امانت مضمونه، در برابر درخواست دختر امیرالمؤمنین علیه السلام در اختیارش قرار داد تا در ایام عید قربان از آن استفاده کند. امام هنگامی که گردنبند را در گردن دختر خود مشاهده کرد، بلافاصله ابو رافع را احضار نموده، به او فرمود: «به بیت المال مسلمین خیانت می کنی؟ او عرض کرد: معاذالله که چنین کرده باشم. امام فرمود: بدون اجازه من چگونه گردنبند را در اختیار دخترم قرار داده ای؟ ابو رافع گفت: مولای من! او دختر شماست، من گردنبند را به قید امانت مضمونه به او تحویل داده ام. امام فرمود: همین امروز گردنبند را تحویل بگیر و چنین کاری را انجام نده. اگر به قید امانت مضمونه نبود، اکنون اولین دست از هاشمیان، دست دخترم بود که به عنوان سرقت جدا می شد»
در سیره حکومت داری معصومین بیت المال چنان با اهمیت پنداشته می شده است که به محض ارائه گزارش در رابطه با تخلفات اینچنینی عکس العمل های شدیدی صورت می پذیرفته تا در تاریخ حتی مسامحه ای نیز ثبت نگردد.
سعید مرتضوی این روزها متهم است و ضمنا تهدید به افشاگری می کند افشاگری که معنی آن خیلی خوشایند نیست و اگر وی از تخلف عدهای مطلع بوده چرا آن را موکول به روز دادگاه و گرو کشی می کند و اگر خود در آن مبارشت داشته و میکوشد که دیگران را نیز با خود به زیر کشد که ای وای بر ما ...
مرتضوی اگر در رفع فتنه کوشیده و موثر بوده است اگر با رسانه هایی که به دنبال سقوط نظام بودند با عدالت برخورد کرده است جای تقدیر دارد، اما همه اینها دلیل نمی شود که با چشمانی بسته به خاطر نزدیکی مرتضوی با این و آن دفاع کورکورانه کنیم...
نگارنده معتقد است مرتضوی و مرتضوی ها باید در دادگاهی عادلانه و به دور از جنجال و فشار رسانه ای تاکید میکنم به دور از شانتاژ های رسانهای محاکمه شوند و چنانچه بر تراز عدالت محکوم شدند باید همگان از آن استقبال کنیم آنچنان که مولا علی(ع) نزدیکترین افراد و کارگزرانش را که اموال بیت المال را به غارت میبردند؛ اینچین مورد خطاب قرار میداد:
«همانا من تو را در امانت خود شرکت دادم و همراز خود گرفتم و هیچ یک از افراد خاندانم بر یاری و مددکاری و امانت داری (اموال بیت المال) مانند تو مورد اعتمادم نبود. آن هنگام که دیدی روزگار بر پسر عمویت سخت گرفته و دشمن به او هجوم آورده و امانت مسلمانان تباه گردیده... همگام با دیگران دست از یاری اش کشیدی و با دیگر خیانت کنندگان خیانت کردی.»
آن حضرت در ادامه همین نامه تهدیدآمیز، آورده است: «پس از خدا بترس و اموال آنان (بیت المال) را بازگردان و اگر چنین نکنی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم تو را کیفر خواهم کرد، که نزد خدا عذرخواه من باشد و با شمشیری تو را می زنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گردید. سوگند به خدا، اگر حسن و حسین چنان می کردند که تو انجام دادی، از من روی خوش نمی دیدند و به آرزو نمی رسیدند تا آن که حق را از آنان باز پس گرفته و باطلی را که به ستم پدید آمده، نابود سازم.»
و اما چنانچه مرتضوی بی گناه شناخته شد چه؟! آیا ماجرا تمام شده است؟! مانند ماجراي "مفقود شدن یک میلیارد دلار در دولت نهم" آنچنان که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم كه با قرائت گزارش تفریغ بودجه در مجلس با اصرار هيات رئيسه مجلس هشتم، بهانهای برای فرصتطلبان پدید آورد تا انواع و اقسام اتهامات را نثار دولت نهم نمایند اما پس از آن همه تهمت و افترا، دادستان دیوان محاسبات با اعلام بررسی دقیق در حساب های مالی بانک مرکزی و شرکت نفت بر عدم مغایرت در حساب های مذکور تأکید و اعلام كرد كه این پرونده در دادسرا مختومه شده است.
به راستی ماجرا به راحتی و در سکوت خاتمه یافت و رفت هیچ کس نپرسید پس نتیجه این رویکرد سیاسی در قضاوت و بردن آبرو مومنین و دولت چه شد؟! آیا همه این ها مستحق مجازات نیست؟!
اتهام را با بزرگترین فونت ممکن تیتر یک رسانه های رنگارنگشان می کنند اذهان مردم را آلوده به دروغ و تهمت می کنند و با مشخص شدن دروغ هایشان با بایکوت اخبار اینچنینی به دنبال سوژهای جدید و بردن آبرو دیگری در راستای اهداف قبیله خود هستند...
و پیامبر ما چنین حرمت آبروی مومنین را تعریف می کند: " اي کعبه! " خوشا به حال تو، خداوند چقدر تورا بزرگ و حرمتت را گرامي داشته است! به خدا قسم حرمت مومن از تو بيشتر است، زيرا خداوند تنها يک چيز را از تو حرام کرده، ولي ازمومن سه چيز راحرام کرده است: مال، جان وآبرو تا کسي به او گمان بد نبرد.
اشتباه نکنید بحث شخص مرتضوی نیست بلکه رویکرد سیاست زده ای است که نه تنها رسانه های کشور بلکه سیاسیون و مسئولان کشور را آلوده کرده است.
اتهام مرتضوی اثبات نشده رسانه ها او را مجرم قطعی فرض کرده و بر آبروی وی چوب حراج زدند. آبرو وی حرمت قطعی دارد ولی اتهام اثبات نشده وی نیاز به ادله و محاکمه عادلانه و حکم حاکم شرع دارد ...
شاید باید این جمله شهید مدرس را در رابطه با برخی اینگونه تصحیح کرد و بر بالای سرشون کوفت که "دیانت ما عین سیاست ما است"
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: